برای اینکه حواسم رو جمع کنم و بتونم با تمرکز درس بخونم چیکار کنم؟

۹ بازديد
 
گاهی لازمه حواسمون رو جمع کنیم و کاری رو تموم کنیم. ولی یک دردی داریم در بستر زندگی که مانع جمع کردن حواس میشه.البته که در دراز مدت باید برای حل و فصل اون وقت بگذاریم اما الان نمیشه به رییس، استاد، معلم، مصاحبه شغلی...گفت شما برو سه ماه دیگه بیا. زندگی مهلت تحویل داره و باید به هر زوری انجام داد. این مطلب مجموعه کلکهاییه که به من کمک میکنه وقتی نمیتونم حواسم رو جمع کنم یا دلمشغولی‌هام رو رفع کنم موقت حالم بهتر بشه که بتونم کارهای فوری رو انجام بدم.
 
هرکدوم کارها گاهی به درد میخوره و گاهی نه و هیچکدوم اولویتی به اون یکی ندارند.
 
۱. لیست سازی: وقتایی که فکر مشغوله هرچی که توی ذهنمه میارم روی کاغذ. از وقت دکتر بچه، تا لباس مدرسه تا ددلاین کاری. بعد کلکش اینه که از روی لیست از آسونترین شروع میکنم انجام دادن نه از سخت‌ترین. برای اینکه اون چندتا بُرد ساده و دم دست در تقویت آنی روحیه خیلی موثره. بعد که حالم بهتر شد میتونم برم سر کمی مهمترها. کلک دوم هم اینه که از اون به بعد هم هر کار جدیدی به ذهنم بیاد مینویسم توی اون لیست چون همین که بخوام در ذهن نگهش دارم باعث مشغولیت میشه.
۲. جا عوض کردن: این خیلی کلک موثر و ساده‌ایه. اگر همیشه پشت میز کار میکنین برین توی آشپزخونه. میز رو از اینور اتاق بذارین اونور اتاق. 

۳. پیاده روی سریع: ثابت شده ده دقیقه پیاده روی سریع تا دو ساعت مود آدم رو بهتر میکنه. وقتایی که از استرس دارم دیوانه میشم اگر صبحش ده تا بیست دقیقه ورجه ورجه سریع بکنم که یخورده هم عرقم دربیاد زمین تا آسمون کیفیت روز فرق میکنه. 

۴. آب خوردن: مخصوصا بعد از ظهر که خواب‌آلود هستین آب بخورین. دوتا لیوان به زور. خیلی وقتا تشنگی به صورت کمبود انرژی ظهور میکنه. 

۴. چرت کوتاه: وقتی میخوابم، خیلی یه چرت کوتاه و عمیق و تاثیرش بر بالا بردن تمرکز و قدرت یادگیری اهمیت میدم. واقعا اترش رو دیدم. من استرس میگیرم خوابالو میشم و گاهی مجبور میشم تعطیل کنم و برم بخوابم.

۵. دوری از تلفن: گاهی واقعا آدم نمیتونه تمرکز کنه. کتاب مقاومت ناپذیر میگه همینکه تلفن روی میز باشه، حتی اگه پشت و رو باشه باعث میشه مردم زمان قرار عاشقانه نتونن حواسشون رو جمع کنن. دیگه کار و پروژه که جای خود داره. من گاهی تلفن رو میبرم میذارم طبقه پایین که قشنگ تنبلیم بیاد برم سراغش. معمولا اینجوری دو سه ساعتی میتونم تمرکز کنم.

۶. بیایین به الان: بزرگترین پشت و پناه شما خودتون هستید. خیلی مهمه که بلند بلند حواستون رو به کارهایی که کردین، هرچقدر کوچیک، جمع کنید و سختی راه رو کوچیک نشمرین. بلند که با خودتون حرف بزنین گاهی کمک میکنه ذهن بیاد به زمان حال. ترس یا بیچارگی معمولا زمانیه که آدم یا در گذشته است یا در آینده. یکی از دوستان هم یه راه خوبی پیشنهاد داده بودند که شروع کنید اجسام دورتون رو بلند بلند نام ببرید. میز، صندلی، دفتر سبز، دفتر سیاه، کتاب تمرکز، لیوان سفید...من این راه رو امتحان کردم و جواب داد. انقدر بلند بلند بگین تا ذهن کمی آروم بشه.

۷. مراقبه: اینو من امسال شروع کردم و عجیب جواب میده. یعنی من خودم انتظار نداشتم انقدر از احساس تنهایی و بدبختی لحظه‌ایم کم کنه. اما پنج دقیقه نشستن و نفس عمیق کشیدن انگار وقتیه که من نشسته‌ام و همه چیز رو گذاشتم کنار و به حرف خودم گوش کرده‌ام. خیلی کمکه. اگر مثل من بلد نیستید، از مراقبه با راهنما در اپهایی مثل پلتون میتونید استفاده کنید. حتما اپلیکیشنها یا ویدیوهای فارسی هم هستند. من روزمره انجام نمیدم اما مراقبه رو در جعبه ابزارم گذاشته‌ام. 

۸. تکنیک پومودرا استفاده کنین.من از فارست استفاده میکنم. تایمر بذارین بیست و پنج دقیقه کار کنین و پنج تا پونزده دقیقه استراحت. یک روز کار کردن خیلی ترسناکه. اما بیست دقیقه اونقدر ترسناک نیست. و چندتا بیست دقیقه کار کنید موتورتون راه میفته.

۹. لیست داشته باشین از کارهای دم دست که حالتون رو خوب میکنند: مثلا من همیشه یک تدتاک خوب گوش بدم یا یک ویدیوی انگیزشی حالم بهتر میشه. گاهی حرف زدن با خواهرهام خیلی کمکه.گاهی هم میشینم سریالهای کمدی دهه نود نگاه میکنم یا کتاب قصه‌های بچه ها رو میخونم.
یه کارهایی هم حداقل به من ثابت شده نکنم بهتره، مثل خوردن غذای شیرین. چون بعدش افت قند و خواب‌آلودگی داره یا پناه بردن به شبکه‌های اجتماعی چون بعدش مسخ شدگی و خودزنی دارم.
  1. در نهایت قرار نیست هیچ راهی همیشه به درد بخوره. بهش به چشم یک مجموعه ابزار توی جعبه نگاه بکنین برای حل کوتاه مدت یک مشکل آنی.

ایده متن از خانم پانته آ وزیری
۰ ۰
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.